استانها > اصفهان

هنر معاصر اصفهان در وضعیت ابهام و ایهام


به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا ارواحی، در نشستی تخصصی جنبی «نمایشگاه یک شاخه گل سرخ» که امشب جمعه در گالری دیدار برگزار شد به بررسی تأثیر سیاست، هویت، متریال و مفهوم در هنر معاصر پرداخت. وی در این نشست به تحلیل ارتباط میان هنر، سیاست و جامعه پرداخته و به چالش‌های موجود در این حوزه اشاره کرد.

هنر معاصر اصفهان در وضعیت ابهام و ایهام

هنرمند و محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی

ارواحی در این نشست اظهار کرد: هنرمندان آزادی‌هایی دارند و می‌توانند کارهایی انجام دهند، اما فضای سیاسی و سیاستمداران ممکن است برخی آثار را نپذیرند و این‌گونه عنوان کنند که یک اثر هنری می‌تواند موجب آشوب یا اغتشاش در جامعه شود. در چنین شرایطی، هنرمند با محدودیت‌هایی روبه‌رو است و نمی‌تواند هر ایده‌ای را به اجرا درآورد.

وی افزود: این تقابل میان هنر و سیاست باعث می‌شود که متریال در هنر به‌عنوان یک کارکرد سیاسی مورد توجه قرار گیرد. در گذشته نیز متریال در آثار هنری اهمیت داشت، اما در هنر معاصر، این مواد می‌توانند به‌طور مشخص کارکرد سیاسی پیدا کنند. برای مثال، در آثار برخی هنرمندان مانند آنیش کاپور، استفاده از موادی که حس لاشه، خون یا انزجار را منتقل می‌کند، بخشی از مفهوم اثر به شمار می‌رود.

هویت در هنر معاصر؛ از جغرافیا تا علاقه فردی

این منتقد و پژوهشگر هنر در ادامه با اشاره به تغییر مفهوم هویت در هنر معاصر گفت: هویت در گذشته بیشتر بر مبنای جغرافیا، مرزها و فرهنگ تعریف می‌شد، اما امروزه هویت بر اساس علاقه شکل می‌گیرد. برای مثال، در میان نسل جوان، علاقه به یک بازی ویدئویی می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری یک هویت جمعی شود. به همین ترتیب، علاقه‌مندان به یک فیلم‌ساز خاص، مانند الکساندر خودوروفسکی، ممکن است هویت خود را پیرامون آثار او تعریف کنند.

وی افزود: در کنار این تغییرات، نظریات جنسیت و مباحث مرتبط با هویت‌های کوییر نیز در هنر معاصر جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده‌اند. این موضوعات در راستای یک مفهوم گسترده‌تر، یعنی انسان‌محوری، مطرح می‌شوند. اگر ما به گرایش‌های جنسی متفاوت احترام می‌گذاریم، این به دلیل اهمیت ویژگی‌های انسانی است. همچنین، نظریه‌های بینافرهنگی نیز بر این اصل تأکید دارند که هیچ فرهنگی برتر از دیگری نیست و تعامل فرهنگی باید بر مبنای نگاه برابر شکل بگیرد.

هنر اصفهان پس از مواجهه با جریان‌های معاصر

ارواحی در بخش دیگری از سخنان خود به وضعیت هنر معاصر در اصفهان اشاره کرد و گفت: در بررسی وضعیت هنر در اصفهان، باید سه مرحله را در نظر گرفت: نخست آنچه که در غرب به‌عنوان هنر معاصر مطرح است، دوم آنچه پیش‌تر در اصفهان وجود داشته و سوم وضعیت فعلی هنر اصفهان پس از مواجهه با جریان‌های معاصر. پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا این وضعیت سوم را می‌توان به‌عنوان هنر معاصر شناخت یا خیر؟ پاسخ به این پرسش را باید به خود هنرمندان و مخاطبان واگذار کرد.

وی ادامه داد: بر اساس نتایج پژوهشی که پنج سال پیش در حوزه هنر معاصر اصفهان انجام شد و ما حصل آن این پژوهش در کتابی تحت عنوان «درآمدی بر هنر معاصر اصفهان» منتشر شد، هنرمندان اصفهانی در آثار خود به فرم اهمیت می‌دهند، اما در برخی موارد، ایده را برتر از فرم می‌دانند. بعضی از آثار از جنبه زیبایی‌شناختی برخوردارند، اما همچنان ایده در اولویت قرار دارد. در مواردی دیگر، هنرمندان فرم را در خدمت ایده قرار می‌دهند و این باعث می‌شود که زیبایی‌شناسی اثر همچنان اهمیت داشته باشد.

هنر معاصر اصفهان در وضعیت ابهام و ایهام

محدودیت‌های نمایش آثار هنری در فضای عمومی

این منتقد و پژوهشگر هنر به مسئله نمایش آثار هنری در اصفهان اشاره کرد و گفت: در پژوهش کتاب درآمدی بر هنر معاصر اصفهان مشخص شد هنرمندان اصفهانی تمایل بیشتری به نمایش آثار خود در گالری‌ها دارند تا در فضاهای عمومی. این موضوع می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله محدودیت‌های مجوزها، سانسور و شرایط سیاسی‌اجتماعی موجود. همچنین، محافظه‌کاری که در فرهنگ سنتی اصفهان وجود دارد، ممکن است موجب شود که هنرمندان ترجیح دهند آثارشان را در فضای کنترل‌شده گالری‌ها به نمایش بگذارند.

وی افزود: در تحلیل زبان و بیان هنری هنرمندان اصفهان، مشخص شد که بسیاری از آنها از واژگان نمادین و کنایی استفاده می‌کنند. زیست هنری در اصفهان از طریق این نمادها و اشارات کنایی بازنمایی می‌شود. همچنین، یکی از ویژگی‌های بارز آثار هنری در اصفهان، تأکید بر بستر و زمینه است. این زمینه می‌تواند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا حتی خانوادگی باشد.

متریال و رسانه به‌عنوان ارکان اصلی در هنر معاصر اصفهان

ارواحی در ادامه با تأکید بر اهمیت متریال و رسانه در هنر معاصر گفت: بررسی آثار هنرمندان اصفهانی نشان می‌دهد که آنها متریال و رسانه را به‌عنوان ارکان اصلی در خلق آثار خود در نظر می‌گیرند. این هنرمندان هیچ قیدی برای استفاده از متریال ندارند و از مواد مختلف برای انتقال پیام خود بهره می‌گیرند. این موضوع در نمایشگاه‌های هنری اصفهان نیز قابل مشاهده است.

وی افزود: بر اساس نتایج پژوهشی که در کتاب درآمدی بر هنر معاصر اصفهان منتشر شد، مشخص شد یکی دیگر از ویژگی‌های مهم آثار هنرمندان اصفهانی، تمایل به گسترش مرزهای خودبیانگری است. این بیان می‌تواند در بسترهای مختلف، از جمله سیاسی، اجتماعی یا حتی خانوادگی، مطرح شود. همچنین، تمایل به چندرسانه‌ای شدن در آثار هنرمندان دیده می‌شود.

عدم نگاه انتقادی به سنت در آثار هنری اصفهان

این منتقد و پژوهشگر هنر به مسئله نگاه به سنت در هنر معاصر اصفهان پرداخت و گفت: یکی از نکات قابل توجه در بررسی آثار هنرمندان اصفهانی، عدم نگاه انتقادی به سنت است. برخلاف برخی جریان‌های هنر معاصر در غرب که با نگاهی انتقادی به سنت می‌نگرند، در آثار بسیاری از هنرمندان اصفهانی این نگاه انتقادی دیده نمی‌شود. این موضوع ممکن است به دلیل پیشینه فرهنگی و سنتی این شهر باشد.

وی در پایان اظهار داشت: «در تحلیل وضعیت هنر معاصر در اصفهان، باید به این نکته توجه کرد که آیا تفاوت‌های موجود میان هنر معاصر در غرب و ایران به این معناست که نمی‌توان هنر اصفهان را معاصر دانست؟ این پرسش را نمی‌توان به‌طور قطعی پاسخ داد و بهتر است آن را به گفت‌وگوی میان هنرمندان، پژوهشگران و مخاطبان واگذار کرد.

ارواحی به نقش گفت‌وگو و تعامل در شکل‌گیری درک هنر معاصر اشاره کرد و بیان داشت: گفت‌وگو در چنین نشست‌هایی به ایجاد پرسش و تعامل منجر می‌شود و از طریق شیوه ارائه، مسیر مباحث هنری را مشخص می‌کند.» وی همچنین بر اهمیت بستر و زمینه در تحلیل آثار تأکید کرد و افزود: «در بسیاری از مقالات، به این نکته اشاره شده که زمینه و بستر اثر هنری، عاملی مهم در دریافت مخاطب از اثر است.

هنر معاصر؛ از مفهوم تا فرم

وی در ادامه به جایگاه ایده و مفهوم در هنر معاصر پرداخت و اظهار کرد: در جمع‌آوری آثار هنری یا سفارش کار، محوریت ایده و مفهوم مطرح است. اگر بپذیریم که هنر معاصر به دنبال ایجاد همترازی است، باید تأکید بر ایده را نیز در این مسیر در نظر بگیریم.» وی در این راستا به تناقض‌هایی در هنر معاصر ایران اشاره کرد و گفت: «برخی هنرمندان عنوان می‌کنند که ایده برایشان مهم‌تر از فرم است، اما در آثارشان به زیبایی‌شناسی پرداخته شده است. این ایهام و دوپهلویی باعث پیچیدگی در تحلیل و ارزیابی آثار می‌شود.

این منتقد و پژوهشگر هنر به وضعیت سوم در مواجهه با هنر معاصر اشاره کرد و افزود: در تحلیل وضعیت هنر معاصر، باید استناد پژوهشی کرد و بررسی کرد که این جریان در ایران چگونه تعریف شده است. در اصفهان، هنر معاصر در شرایطی قرار دارد که هنوز به درستی شناخته نشده و حتی ابهام در آن به چشم می‌خورد.

هنر معاصر اصفهان در وضعیت ابهام و ایهام

ابهام و پیچیدگی در هنر معاصر ایران

وی در بخش دیگری از سخنانش به چالش‌های درک هنر مفهومی و معاصر در ایران اشاره کرد و بیان کرد: گاهی فکر می‌کنیم که هنر معاصر صرفاً یک مد است، درحالی‌که این حوزه دارای قواعد پیچیده‌ای است که باید به درستی درک شود.

ارواحی به تأثیر ترجمه‌ها و پژوهش‌های نظری در این حوزه اشاره کرد و افزود: مقالات مرتبط با هنر مفهومی در ایران، اغلب از ترجمه‌های محدود و نه‌چندان قدیمی نشأت گرفته‌اند. هنوز نتوانسته‌ایم این پدیده را دقیق بشناسیم و آن را در چارچوب فلسفی و تحلیلی بررسی کنیم.

وی بر ضرورت توجه به بسترهای نظری و پژوهشی هنر معاصر در ایران تأکید کرد و گفت: شناخت دقیق هنر معاصر نیازمند تحلیل تاریخی، فلسفی و پژوهشی است. هنوز بسیاری از پرسش‌ها در این حوزه بی‌پاسخ مانده و لازم است که هنرمندان، پژوهشگران و کیوریتورها در مسیر شفاف‌سازی این ابهامات گام بردارند.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا