تا کجا باید پای اصولت بایستی؟
این کارگردان جوان در گفتگو با ایسنا با ارایه توضیحاتی درباره شکلگیری ایده اجرای این نمایش از چرخه معیوب سینما و تئاتر سخن گفت که سبب شده برخی افراد غیرحرفهای در قامت سرمایهگذار پا به میدان بگذارند که فقط به فکر خودنمایی یا سودآوری به واسطه کار مثلا هنری هستند .
اصغری در آغاز درباره انتخاب ایده اجرای این نمایش توضیح داد: ایده اولیه نمایش «غیراصولی» از آن جا برایم مهم شد که در شرایط چند سال گذشته، نمیدانستم چه کاری درست است و چه کاری غلط. در واقع فضای فرهنگی و هنری کشور وارد یک دوقطبی شده بود که برخی معتقد بودند و هستند که باید کار کرد و فعال بود و برخی دیگر، فکر میکردند خاموش بودنشان به نفع خود و فضای فرهنگی و اجتماعی کشور است. هر دو طیف هم برای خودشان دلایلی ارائه میدادند که در نگاه اول منطقی و قابل دفاع به نظر میآمد.
او ادامه داد: از آن جا که همواره دوست داشتم نمایشی با محوریت معضلات و مسائل تئاتریها به صحنه بیاورم، این دو انگیزه را با هم ادغام کردم و نتیجهاش شد نمایشنامه «غیراصولی». با توجه به این که مساله نمایش برای خودم بسیار مهم بود، تلاش کردم شیوه روایی کار را کمی رک و بیپرده با مخاطب در میان بگذارم. برای همین احساس کردم کار در بستر یک نمایش رئالیستی با دیالوگهایی که مستقیم از عقاید و اصول کاراکترها برمیآید، جذابتر خواهد شد.
این کارگردان جوان در پاسخ به اینکه مساله این نمایش بیشتر جنبه شخصی دارد یا طیف گستردهای از تئاتریها را دربرمیگیرد؟ گفت: قسمت جذاب قضیه این بود که این مساله شخصی که برایم جدی است، با مسائل روز فرهنگی و هنری کشور و افراد مختلفی که از طیفها، سلایق و دیدگاههای متفاوتی هستند، گره خورده است. من خودم با دوستان زیادی که سالها با هم کار کردهایم، سر همین مسائل بحث و جدلهای زیادی با هم داشتیم و داریم. انگار هر روز که بیدار میشویم از خود میپرسیم که باید چه کار بکنم؟ بعد با آدمهایی طرف هستی که آنها هم درست و غلط بودن را گم کردهاند و در نهایت میرسید به یک دوراهی فعال بودن یا خاموش بودن است. انگار این دوراهی را برای شما تدارک دیدهاند و شما ناچارید یکی را انتخاب کنید.
اصغری اضافه کرد: نکته اینجاست که هر مسیری که انتخاب میکنید باید رنج آن را به دوش بکشید که سخت و ملالآور است. هر انتخابی بکنید باید هزینهاش را هم بپردازید؛ هزینهای که روی دوش جامعه نحیف تئاتری کشور سخت سنگینی میکند. به همین خاطر در اجرایم تلاش کردهام که انصاف به خرج دهم تا سخن نمایندگان هر دوطیف را خوب بشنوم و قضاوتشان نکنم. امیدوارم در نگاه مخاطب این نتیجه حاصل شده باشد.
او درباره دغدغه این نمایش در زمینه چطور کار کردن و با چه کسانی کار کردن نیز توضیح داد: اگر شما به اقتضای شرایط اجتماعی و اقتصادی و بر خلاف میلتان ناگزیر شوید تئاتر را کنار بگذارید، رنج دوری از صحنه برایتان کمرشکن خواهد بود و اگر انتخاب کنید که مقابل این همه ناملایمات زمانه، مقاومت کنید و همچنان در تئاتر فعال باشید، انتخابهای دیگری پیش روی شماست که باز باید با خود سبک سنگین کنید که چگونه مسیر کاری درستی را انتخاب کنید. وقتی چرخه اقتصادی تئاتر و سینمای ما معیوب است، ناخواسته برخی افراد بیسواد و غیرحرفهای در قامت سرمایهگذار پا به میدان میگذارند که فقط و فقط به فکر خودنمایی یا سودآوری به واسطه کار مثلا هنری هستند. این افراد به راحتی ارزشها و معیارهای اصیل فرهنگی و هنری را تغییر میدهند و ابتذال را جایگزین اصالت میکنند. بعد فروش بالای آثارشان را به عنوان مدرک اعتبار خود جار میزنند و پشت این عبارت که «مردم کار ما را میبینند» یا «مردم از ما استقبال میکنند» پنهان میشوند. البته مشخص است که هر کاری با استقبال مردم مواجه شود یا فروش بالایی داشته باشد به معنای مبتذل بودن نیست و بنده به هیچوجه با این مساله زاویه ندارم اما این را که همیشه موجسوار شرایط روز کشور باشیم و عیوب خود را پشت مردم پنهان کنیم، نمیپسندم.
این کارگردان در پاسخ به اینکه با این وصف نگران نبودید که مخاطبان نمایش شما فقط به جمع تئاتریها محدود شود؟ تاکید کرد: اصلا. این که در جای درستی قرار بگیرید یا در جای غلط یا این که راه اصولی را پی بگیرید یا غیراصولی، در همه شئون زندگی ما کار میکند. شما از هر کسی درباره «رشوه دادن» بپرسید به احتمال زیاد پاسخهای مشابهی میگیرید؛ از حضیض بودن این عمل. اما اگر بپرسید چرا برای پیشبرد کارتان از رشوه استفاده کردید، احتمالا به شما میگویند که ناچار بودند چنین کنند تا کارشان به سرانجام برسد. اصول ما نه بر اساس چیزی که میگوییم، بلکه به واسطه کاری که انجام میدهیم، شکل میگیرد. حال اگر این ساختار فراگیر شود، شما با جامعهای مواجه میشوید که در ذهنش به چیز دیگری اعتقاد دارد اما در عمل طور دیگری رفتار میکند. تئاتر و به اجرا درآوردن یک نمایش در «غیراصولی» روبنایی است برای طرح این مسائل که دایره وسیعی از مخاطبان را میتواند در بربگیرد.
او با ابراز خوشنودی از اجرای نمایشش در تالار مولوی درباره انتخاب این تالار نیز گفت: مرکز تئاتر مولوی به علت فضای پژوهشی و دانشجویی خود، بیشتر با روح نمایش ما سازگاری داشت. فارغ از این که خاطرات شیرینی از آنجا دارم و افتخار میکنم که آن مرکز میزبان نمایش ما هستند. خط مشی مدیریت و کارکنان مرکز تئاتر مولوی به گونهای است که حداکثر تعامل را با جوانان و دانشجویان دارند.
افق فرهنگی: نمایش «غیراصولی» با بازی حامد آرامی، مجید اصغری، لیلی شجاعی، ابراهیم شیشهبران، فرزانه عطایی و حسین محمدی فیروز تا ۳ اسفند ماه در تالار کوچک مرکز تئاتر مولوی روی صحنه میرود.
این نمایش که مدت زمان آن ۵۵ دقیقه است، هر شب ساعت ۱۹:۳۰ میزبان تماشاگران است.
انتهای پیام