از ماجرای مَلِکی که گندم در شکمها میگذارد تا مشارکت ۷۰ فاطمه در پخت یک آش!
مریم سامعی در گفتوگو با ایسنا، دربارهی باورهای عامه و نمونهای از آداب و رسومی که پیرامون پانزدهم رمضان و ولادت امام حسن مجتبی (ع) وجود دارد، گفت: ماه رمضان از سالهای دور تاکنون در فرهنگ مردم از جایگاه ویژهای برخوردار بوده؛ بنابراین اعتقادات و باورهایی حول آن شکل گرفته است. نیمهی ماه رمضان بهسبب واقع شدن میلاد امام حسن مجتبی (ع) و پشت سر گذاشتن نیمی از ماه مبارک، نزد مردم فرحبخش و شادیآفرین است، از این رو یکی از پرآیینترین روزهای ماه مبارک محسوب میشود.
پر آیینترین روز در ماه مبارک رمضان
او با بیان اینکه در برخی مناطق ایران، روز پانزدهم رمضان افزونبر آیینهای خاص خود، نامی ویژه هم دارد، اظهار کرد: در بندر دیّر شهرستان گناوه و آبادیهای اطراف آن، شب پانزدهم ماه رمضان ر ا «نیمهی برات» مینامند و به یاد مردگان خود خیرات میدهند. در بخش گاوبندی لار، هم به پانزدهم رمضان «نیمهی برات» میگویند و ساکنان جزیره کیش نیز از این روز باعنوان «لیلةالرمضان» یاد میکنند.
سامعی سپس به برگزاری مراسم جشن میلاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) در شهرها و مناطق مختلف پرداخت و ادامه داد: مردم مناطق مختلف در این روز مساجد و مجالس خود را میآرایند و مراسم جشن برپا میکنند؛ برای نمونه مردم کازرون در این شب مساجد را با پارچههای نفیس و زربفت و زیبا و پارچههای رنگارنگ و گلدوزیشده، لامپهای رنگارنگ و چند نورافکن زینت میدهند و چراغانی میکنند. در میان شبستان مساجد هم چند میز کنار هم قرار میدهند و روی آن چند گلدان و گلابپاش و مقداری کلوچه و بیسکویت میگذارند. واعظان وعظ خود را به شرح زندگی امام حسن مجتبی (ع) اختصاص میدهند. در این شب مداحی میکنند و چاووشی میخوانند. اهالی در این شب، در مجالس و مساجد یا بین همسایهها، برای امواتشان زولبیا، خرما، پشمک، کلوچه، شربت بیدمشک و شربت آبلیمو خیرات میکنند.
جشنی رمضانی با نامهای مختلف
این پژوهشگر فرهنگ مردم به آیینهای جمعی نیمهی ماه رمضان در نواحی مختلف ایران اشاره کرد و گفت: این آیینها در مناطق مختلف نامهای گوناگونی دارند برای نمونه به این نوع مراسم در بیرجند، رمضونی؛ در سیرجان، اَلارمضونی؛ در روستای برز کاشان، جیرجیرونه؛ در کاشان و آبادیهای پیرامون آن و نیز در محلات و برخی روستاهای قم، هومبابایی؛ در بم و ارسنجان، علی جانجانی؛ در میان ترکمنها یا رمضان و در میان اهالی خوزستان گِرگِعان نام دارد.
«هومبابایی» کودکان کاشانی در نیمه نخست رمضان
او به رسم «هومبابایی» در کاشان و آبادیهای اطراف آن اشاره کرد و ادامه داد: این آیین به این صورت برگزار میشده است که از روز اول تا نیمهی ماه رمضان هرشب عدهای از بچهها و جوانان با تشکیل گروههای پنج تا ۲۰ نفری به درِ خانههای اهالی میرفتند و با خواندن اشعار گوناگون از آنها هدایا و خوراکی میگرفتند. هر محله برای خود دستهای داشت. این عده بنا به قول و قراری که بین خودشان میگذاشتند، بعد از افطار در محل معینی جمع میشدند و از بین خود یک میداندار یا میاندار که همان سردسته بود انتخاب میکردند. در نوشآباد کاشان به او «گلوخان» میگفتند که آوازخوان گروه بود. یکی صندوقدار و مسئول جمعکردن پولها میشد و کیسهای در دست داشت، شخص دیگری هم دستمالدار بود و دستمال چهارگوشی را در دست میگرفت و مسئول جمعآوری خوراکیها بود.
سامعی ادامه داد: پس از مشخصشدن صندوقدار و میاندار، بچههای گروه با صدای بلند صلوات میفرستادند و این صلوات اعلام پیوستن دیگر بچهها به گروه بود و دقایقی بعد همه سه صلوات بلند میفرستادند که اعلام آغاز مراسم از سوی گروه بود. بچهها از محل تجمع حرکت میکردند و درِ نخستین منزلی را که بر سر راه آنها بود میکوبیدند و میاندار با صدای خوش و رسا شروع به خواندن اشعار به شیوه خود میکرد و بچهها هم با تکرار عباراتی مانند «ها ها»، «هی هوریا، هی هوریا» یا «هومبابا، هومبابا» جواب میاندار را میدادند.
پانزدهم ماه رمضان و سرازیر شدن از قله!
او به ذکر مثالهایی از آداب شهرهای مختلف ایران برای این مناسبت پرداخت و افزود: مردم روستای محمدآباد شهرستان جاجرم وقتی به روز پانزدهم رمضان میرسند، میگویند: «امشب میرویم سر کوه و فردا از سر کوه سرازیر میشویم». این سخن کنایهای است از به نیمه رسیدن ماه رمضان؛ یعنی ماه رمضان نصف شده و ما به قله و بلندی آن رسیدهایم و فردا که روز شانزدهم رمضان است، از قله سرازیر میشویم. مردم خوی نیز پس از گذشت پانزده روز از ماه رمضان، همین اصطلاح را به کار میبرند.
ماجرای مَلِکی که گندم در شکمها میگذارد!
یکی از نویسندگان کتاب «تقویم آیینی ماه مبارک رمضان» واحد فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صداوسیما، اضافه کرد: اهالی شاهیندژ (آذربایجان غربی) عقیده دارند که در پانزده روز اول ماه رمضان، خداوند مَلکی را مأمور میکند تا در شکم هر روزهدار یک دانه گندم بگذارد که برکتی برای شکم او باشد. در نیمهی دوم ماه، که روزهدار به روزهگرفتن عادت کرده است، آن مَلِک هر روز یک گندم از شکم روزهدار برمیدارد. این باور در میان مردم یزد نیز وجود دارد.
سامعی همچنین خیرات و نذریدادن در نیمهی ماه مبارک رمضان به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی (ع) را یکی از آداب قدیمی این روز در میان ایرانیان دانست و ابتدا به تعریف این واژه پرداخت و گفت: نذر پیمان یا عملی اختیاری و در عین حال الزامی است که همراه با مناسک فردی و اجتماعی انجام میشود و فرد مسلمان با بهجاآوردن آن، پیمانی با خداوند میبندد تا از این طریق با رعایت اصول و شرایطی خاص به قدرت الهی متوسل شود و در مقابلِ برآوردهشدن نیاز خود، ادای عمل یا رفتاری را، که متعهد شده، بر خود لازم بداند.
او افزود: نذرها و خیرات مردم در پانزدهم ماه رمضان معمولا شامل مواد غذایی یا انواع خوراکیهایی است که بیشتر بهصورت گروهی تهیه میشود و صاحب یا صاحبان نذر در فاصلهی زمانی پس از افطار تا نماز صبح در مساجد و بین مردم پخش میکنند.
به دنبال ۷۰ «فاطمه» برای پختن یک آش
این پژوهشگر فرهنگ عامه با بیان اینکه اهالی برخی روستاهای اصفهان در شب پانزدهم ماه رمضان «آش بلغور حضرت فاطمه (س)» میپزند، اظهار کرد: برای پختن این آش در هر محله یک زن به در خانهی همسایهها میرود و از ۷۰ زن که نام آنها فاطمه است، کمی گندم میگیرد. البته هر زنی که نام او فاطمه است فقط میتواند یک بار گندم بدهد و اگر فرد دیگری به در خانه او بیاید و طلب گندم کند، نباید به او گندم بدهد. هر زنی که بتواند از هفتاد خانم با نام فاطمه گندم بگیرد، با دیگر زنهای روستا در تکیه قرار میگذارد و از آنجا با همدیگر به «امامزاده دوازدهامام» میروند.
او ادامه داد: در این محل، سه درخت وجود دارد که باید از هر درخت یک شاخهی خشک برای روشنکردن آتش زیر دیگِ «آش بلغور هفتاد فاطمه» ببُرند و حتما باید از آب جوی پای آن درختان برای آش استفاده کنند. جوانانی هم که حاجتی دارند به امامزاده دوازدهامام میروند و برای زنان چوب خشک جمع میکنند و بعد آش را هم میزنند. وقتی آش پخته شد، هر شخص به اندازهی زحمتی که کشیده است، سهم خود را برمیدارد و به خانه میبرد. از این آش به فقرا هم میدهند.
به گفته یکی از نویسندگان کتاب «تقویم آیینی ماه مبارک رمضان» واحد فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صداوسیما، تفرشیها نیز در گذشته در این شب در حیاط خانهشان فانوس میگذاشتند و حلوا درست میکردند. سپس دستهجمعی به قبرستان میرفتند، خیرات میدادند و برای مردگان طلب آمرزش میکردند.
انتهای پیام