کتابشناسی که نام کوچکش همخانواده ایران بود
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: هرکس از فرزند او میپرسید «پدرت چکاره است، میگفت کتاب میخواند!
_: یعنی چکار میکند؟
_: همین دیگر، کتاب میخواند!»
شاید این بهترین توصیف از ایرج افشار باشد، مردی که بسیار کتاب میخواند، و بسیار کتاب جمع میکرد.
ایرج افشار (زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران – درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران) یکی از برجستهترین پژوهشگران فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی بود. میتوان گفت او به عنوان پدر کتابشناسی ایران شناخته میشود و در زمینههای مختلفی از جمله ایرانشناسی، کتابشناسی، نسخهپژوهی، و روزنامهنگاری فعالیت داشت.
ایرج افشار در تهران به دنیا آمد و فرزند دکتر محمود افشار یزدی بود. او تحصیلات خود را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به پایان رساند و بعدها به عنوان استاد در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران مشغول به کار شد.
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج از ایران را داشت و در دانشگاههای برن و ساپورو تدریس کرده است. او همچنین اولین رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بود و در چندین مجله فرهنگی به عنوان سردبیر یا مدیر فعالیت داشت. ایرج افشار در طول عمر فرهنگی خود با مجله و نشریات معتبری همکاری کرد و نوشتههایش در آنها چاپ شد، همچنین وی سردبیر و صاحب امتیاز چند مجله در دورههای مختلف بود. افشار در برخی از نوشتههایش از نام (الف. الف) و (الف. افشار) در دهه ۱۳۲۰، پناه (در مجله ایران ما )۱۳۳۰ و ساسان (در مجله ستاره) ۱۳۳۱ برای خود استفاده کرده است.

افشار از دهه ۲۰ شمسی به بعد با مجله و نشریههای، آینده، آئین، خاورزمین، یادگار، پیام نو، مردم، جهان نو، خواندنیها، قیام ایران (بهجای) جبهه، داریا، یغما، شرقمیانه، دانش، سالنامه کشور ایران، اطلاعات ماهانه، شهرری، مهر ایران، نمایشگاه، اطلاعات ماهانه، ایران ما، سپیدهدم، نورجهان، عالم هنر، سخن، مهر، آموزش و پرورش، آسیا، کبوتر صلح، گلهای رنگارنگ، عالم هنر، ستاره، هوخت، تئاتر، تربیت، مجموعه فرهنگ ایرانزمین، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کیهان فرهنگی، بامشاد، کتابهای ماه، راهنمای کتاب، اطلاعات، نشریه نسخههای خطی، نشریه ایرانشناسی، کاوه، سالنامه ایساتیس، نشریه سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا، ارمغان، نشریه اخبار دانشگاه تهران، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز، فردوسی، وحید، نشریه وزارت امور خارجه، هنر و مردم، نشریه کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد، یادنامه ایرانی مینورسکی، بررسیهای تاریخی، کتابداری، ایرانشناسی، نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان، مجموعههای فرهنگ ایران زمین، خرد و کوشش، گوهر، بررسیهای تاریخی، کتاب امروز، روابط بینالمللی، تاریخ، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تربیت معلم، نگین، محیط ادب، فردای ایران، اثر، مجموعه فرخنده پیام، بیاض، حافظشناسی، زبان فارسی در آذربایجان، عابدی نامه، مجموعه هفتاد مقاله، آدینه، فصلنامه تئاتر، دنیای سخن، صوفی، کهکشان، کلک، آرمان، جُنگ، دانش و فن، فصل کتاب، نشر دانش، ایندوایرانیکا، گلچرخ، مجموعههای یزدنامه، گیلاننامه، گیلهوا، رهآورد، تصویر، مجموعه نامواره دکتر محمود افشار، آینه پژوهش، کرانه، ایراننامه، سالنامه گلآقا، گردون، مجموعههای نامگانی علی سامی، یکی قطره باران، کتاب پاژ، قافلهسالار سخن، معارف، تحقیقات اسلامی، نامه فرهنگستان، جهان کتاب، نگاه نو، گلستان، ایرانشناسی، رهآورد، معارف، آینه میراث، جهان کتاب، فرهنگ، نگاه نو، فصلنامه شقایق و بخارا همکاری کرد.
ایرج افشار نزدیک به ۳۰۰ کتاب و بیش از ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای مختلف تألیف کرده است. از جمله آثار مهم او میتوان به فهرستنامه کتابشناسی ایران و سواد و بیاض اشاره کرد. او همچنین به عنوان مصحح متون کهن فارسی شناخته شده است. او همچنین عضو شورای عالی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و انجمن ایرانشناسی بود و در نهادهای مختلف پژوهشی و فرهنگی فعالیت میکرد. او به دلیل تلاشهایش در زمینه اطلاع رسانی فرهنگی و تدوین منابع اطلاعاتی، از مهمترین چهرههای فرهنگی ایران به شمار میرود.
در آثار برجسته استاد ایرج افشار، از پیشکسوتان و نوآوران برجسته حوزه ایرانشناسی، میتوان به مواردی بی نظیر اشاره کرد که سهم بسزایی در اعتلای این رشته داشتهاند. دفتر کتابهای ایران، یکی از مهمترین اقدامات او، آغازگر تدوین و انتشار کتابشناسی ملی بود؛ اثری بنیادین که تا پیش از آن هیچ نهادی برای نشر آن پیشقدم ن شده بود. این دفتر نقطه عطفی در ثبت و بازنمایی رسمی کتابهای منتشر شده در کشور به شمار میرود. از دیگر دستاوردهای ارزشمند او، تصحیح و انتشار متون کهن فار سی است. آثار درخشانی چون «الصیدنه فیالطب» (ترجمه فارسی) از ابوریحان بیرونی در زمینه داروشناسی باستان و «مجملالحکمه»، ترجمهای حکیمانه از رسائل اخوانالصفا، شاهدی بر تلاش او برای زندهنگهداشتن گنجینههای علمی گذشته بودهاند. یکی دیگر از آثار ماندگار ا ستاد، مجموعه بینظیر «فهرست مقالات فارسی» است؛ اثری که به نوعی شاهکلید پژوهشهای فارسی زبان محسوب میشود.

از دیگر آثار او میتوان به «فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانه ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین» اشاره کرد. این فهرست که توسط نشر فهرستگان به چاپ رسید، به درستی بهعنوان کتاب سال ۱۳۸۲ خورشیدی انتخاب شد.کتابهایی مانند: «حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر»، «سمریه: در مزارات سمرقند»، «جامع مفیدی»، «اسکندرنامه»، «تاریخ مختصر اصفهان»، «دیوان کهنه حافظ»، «تاریخ ایران در دوره قاجار»، «اخبار مغولان در انبانه ملأ قطب»، «الاکیال و الاوزان» و بسیا ری دیگر، تنها بخشی از تلاشهای بیوقفه او برای کشف و انتشار منابع گوناگون ایران شناسی است.
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و ایرج افشار
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به عنوان بزرگترین کتابخانه دانشگاهی ایران، توسط اهدای سید محمد مشکات در سال ۱۳۲۸ بنیانگذاری شد. او ۱۳۲۹ نسخه خطی نفیس را به دانشگاه تهران اهدا کرد که هسته اصلی این کتابخانه را تشکیل داد. در سال ۱۳۴۶، مدیریت کتابخانه به صورت مستقل درآمد و ایرج افشار به عنوان رئیس کتابخانه مرکزی منصوب شد. همچنین سید حسین نصر به ریاست شورای کتابخانه مرکزی که شامل ۱۶ عضو بود، انتخاب گردید. به این ترتیب، بهرهبرداری از ساختمان جدید و نیمهتمام این کتابخانه در شهریور ۱۳۴۹ آغاز شد و نسخههای خطی موجود در دانشکدههای این دانشگاه به این ساختمان منتقل گردید. برای احداث و تجهیز آن، بیش از بیست میلیون تومان از اعتبارات سازمان برنامه هزینه شد. این بنا در سال ۱۳۵۰ به طور رسمی افتتاح گردید. همچنین در همان سال، ایرج افشار انتشار کتابها، فهرستها و جزوات مربوط به کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد را پایهگذاری کرد. اکنون، این کتابخانه به عنوان بزرگترین کتابخانه دانشگاهی ایران شناخته میشود.
سال ۱۳۲۸: سید محمد مشکات ۱۳۲۹ نسخه خطی را به دانشگاه تهران اهدا کرد.
سال ۱۳۴۶: کتابخانه مستقل شد و ایرج افشار به مدیریت آن منصوب شد.
سال ۱۳۵۰: بنای فعلی کتابخانه گشایش یافت و انتشارات کتابخانه مرکزی توسط ایرج افشار تأسیس شد.
سال ۱۳۵۳: مرکز اسناد به کتابخانه اضافه شد و نام آن به کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد تغییر یافت.
زندگی علمی افشار همواره با عشق و علاقه به کتاب و نسخهشناسی پیوند خورده بود. او با نگارش بیش از ۳۰۰ اثر در حوزه ایرانپژوهی، تصحیح متون و انتشار بیش از ۲۰۰۰ مقاله علمی، خدماتی بیبدیل به تاریخ فرهنگ و ادب ایران ارائه کرد. علاوه بر این، تدوین ۷۷ مقاله به زبانهای غیرفارسی، نگارش ۱۶۲ مقدمه برای آثار دیگران، مشارکت در فهرست نگاری نسخههای خطی دانشگاه هاروارد و همکاری با مجموعه وسیعی از ناشران و انجمنها نشاندهنده جایگاه ویژه او در عرصه فرهنگی است. از یادگارهای ماندگار او نیز میتوان به اهدای کتابخانه شخصیاش اشاره کرد؛ مجموعهای ارزشمند شامل بیش از ۳۰ هزار نسخه خطی و چاپی، که بستر تحقیقاًتی غنی برای پژوهشگران امروز فراهم آورده است.
میگویند: «الاسماء تنزل من السماء» (نامها از آسمان نازل میشوند). ایرج در شاهنامه نام سومین پسر فریدون است، نامی که آنرا کوتاه شده ایران ویج (سرزمین مرکزی ایران) میدانند و در ریشه با ایران و آریا همخانواده است. ایرج افشار یزدی، فرزندی شایسته برای ایران بود.